سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

روزهای زیادی است......

حرفهایم سرما خورده اند

و قلم قیافه می گیرد....

تا واژه ها را برای دلم نخواند

فقط سی گاری دود میشود

تو دود را میبینی...........

اما دل در آن خاطره ها را

شاید این دود , دل یخ زده

را آرام سازد..................

شب های زیادی است.....

خواب های من قرارشان را

تا پایان یک نخ سی گار.....

در بیداری ها جا نهاده اند

دوامش همین لحظه است

نه بیشتر......................

تمام دنیا را می چرخند....

تا دستهایشان خالی تر از

خمیازه هایشان در .........

دوباره های از درد باز هم ...

پلک ها را خیس کنند........

من تنها این تک لحظه ها ...

را دوست دارم................

این دو گانگی های خیال را 

حتی با پلکهای خیس .....

دوست دارم..................

در این دوری از سر عشق ..

تو فقط بمان...................

سی گار را فراموش..........

خواهم کرد....................

........و بمان........همین....

ترنم باران (111) م,ع.........

 


» نظر

سراب

دلتنگ ماندم و لبان خود بستم

چو سراب در خاطرات ماندی

 

ای ساغی دل در ذهن نمی گنجی

از برای چه دلتنگی ؟؟..............

 

با نگاهت رویا می سازی......

قدم می نهی بر دل به زیبایی

 

از رخ ماهت عشق می باره

مث ماهی قرمز , در آب دریایی

 

نفس از کوی تو جاری است

مث فرشته با شکوه و فریبایی

 

به عشق جان قسم خوردی

بمونی پای بند, بدون دلتنگی

 

جان را می دهم تا تو بمانی

بی من نری هرگز , تنهام نذاری

 

با بودنت پایان میگیره دلتنگی

تو قلب جا میگیره با همرنگی 

ترنم باران (87) م,ع.............

 


» نظر

خطهای رنگی

مثل آسمون صافی....مثل مه توی جاده

می تونی عبور کنی.....از راه این دل.....

مثل آب توی برکه......روشن و صاف و زلالی

مثل قطره های شبنم...روی گلبرگهای عشقی

مثل بوستانی پر از گل...پر طراوت در نفس میپیچی

مثل رویا قشنگی...مثل یه دسته ستاره.........

در آسمون دل می تابی.....مثل آفتاب سر ظهری

گرم و زیبا دلپذیری......مثل بارون تند تندی......

مث پیچک , مث یاسی.....مث آب توی حوضی

که میشه درون قلبت.....عکس عشق رو توش ببینی

مثل اون درخت میوه...سر به زیر و بی ریایی.......

مثل برفهای زمستون.....مثل بارون پائیزی..........

مثل گلهای بهاری......هرچه هستی و هر جا هستی

همیشه با دل نشستی....تو بدون برای این دل.....

همیشه تنها یه عشقی......میدونی , یه عشق نابی

مث برفهای سپیدی....مث بارون زلالی...............

مث گلها پر طراوت.....مث یه دنیا امیدی...........

اگه دستاتو بگیری ..........زیر دونه های برفی...

یا بارش تند بارون.......یا توازشگر گلهای گلستون.

می تونی صفای عشق رو......معنای یکی شدن رو

حس کنی تا ته اون خطهای رنگی......................

ترنم باران (44) م , ع.....................................


» نظر

سرای دل

من , بی تو هیچم........

پنهان نمی کنم..........

هر چند دل خسته.......

اما از این راه عبور نمی کنم

با قطره ای اشک ...........

زیر پا دریا شود...............

از این دریای عشق..........

آسان گذر نمی کنم.........

مهر و صفا را به کجا میبری

در این راه این منم که وفا میکنم

عشق درون را به ک تقدیم میکنی؟

خود را اسیر این تقدیر نمی کنم....

ز این دل بیمار درد و غم را رها سازم

نگاهم را ز نگاهت جدا نمی کنم......

هر چه گفتم از برای تو بود............

سرای دل را ز غمت پریشان نمی کنم

در این سینه عهدی است............

به عشقمان قسم....................

یک دم از عشق تو غفلت نمی کنم

 ترنم باران (90) م,ع...............


» نظر

عشق

با عشق میشه , زندگی رو زیبا دید

از این دل خسته بدیها رو چید....

 

با عشق میشه , مثل پروانه.....

گرد شمع وجودت آتشین چرخید

 

با عشق میشه , غم را کم کرد

شادی را تا بی نهایت برد.......

 

با عشق میشه , صفا و مهربانی را

در حکایت و ترانه ها جا داد.........

 

با عشق میشه , حس قشنگت را 

مث گل سرخ در آئینه دل دید.....

 

با عشق میشه , از نور نگات......

آوازی از جنس مهتاب ساخت...

 

با عشق میشه , ز گرمی خورشید

در جاده ی زندگی تو را معنا کرد

 

با عشق میشه , آسمان را طی کرد

چشمانت را در مهتاب دید..........

 

با عشق میشه , ما شد.................

دست در دست هم عاشق و شیدا شد

 

با عشق میشه از دنیا دل کند..........

عاشقانه با تو تا اوج پرواز کرد..........

 ترنم باران (94) م,ع....................


» نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >