یادگاری
ارسال شده در
93/4/24:: 9:37 عصر
نویسنده: مینا علیمحمدی
حالا میدانم بعد از هر آغازی
لحظه ای خواهد آمد
حتی اگر از پشت پنجره شب
خیال محال مهتاب را در آغوش بگیری
یا کنار تمام گذرگاه ها عطر خاطراتت را بپاشی
یا حتی چتر آروزهایت را بالای سرت باز کنی
حتی اگر زیر باران
آغوشت را برای رقص دیوانگی هایت بگشایی
یا روی زمین خشک تمام جاده ها
قلبت را به یادگاری بگذاری
لحظه ای خواهد آمد
لحظه ای ناب که بارش وجودت را
همرنگ تنهایی به دوش کشی...!
نگاه بر پنجره دل , چشمالنت را
همره باران عاشقانه بر آغوش کشی..!
با تلخی قضاوت مکن..!
بارش نگاهت خود قضاوتی از دوری ست
بیا و نگاهت را به دل قرض بده...!
حتی قضاوتی تلخ باشد...
بیا و تو فقط با دل بمان.....همین...
....ترنم باران.............
کلمات کلیدی :
» نظر