الفبای اشک
الفبای اشک من حرفها دارد.......
جمله های که پلکها را فرو می بندد
تا در این حصار حرفهایی که..........
نمی شود نوشت......................
زمزمه ها را گریه کند..................
با الف , آرامشی می کشم...........
تا نخ نا آرامی را پاره کند................
دل مشغولیم را بادل پر میکنم.........
تا نخی از تنهایی نماند.................
حروفی از اشک گونه هایم از سر عشق
را خیس خواهد کرد.....................
اما نخ بغض را با گرمای عشق .......
به آتش می کشم......................
حرف سین , سکوت دل است........
که با یاد تو در خاطرات پرواز میکنم.....
و فقط حس دوریت را قورت خواهم داد
کمی زمان لطفاااااا......................
به اندازه ی یک حرف دیگر..............
به اندازه ی فاصله های کوتاه.........
حروف الفبای دل من...................
یک حرف بیشتر تا جان گرفتن از سر
عشق این پاکت احساس نمانده.....
تو اما یک نخ را فراموش کن...........
فقط این یک حرف را که دنیا حرف
است بخوان...حرف دل...............
دوست داشتن تا جان دادن با آخرین نخ
نه , با آخرین حرف........................
دوستت دارم .....فقط تو بمان....همین...
ترنم باران (199) م,ع......................
کلمات کلیدی :
» نظر