باران
دلواپس غربت من نباش
در انتظار توام.............
در چنان هوائی بیا......
که گریز از تو ممکن نباشد
تو تمام تنهایی هایم را.....
از من گرفته ای.............
خیابانها بی حضور تو ......
مث جهنم است............
پنجره ها کلافه اند.........
از سنگینی نگاه منتظرم....
نگاهم از باران و..............
باران از خیابانهای بی تو.....
اما در باران نفس تو ,نفس .
خواهم کشید..................
نفس تو باران است..........
دل من تشنه ی باریدن آب
دل بی چتر مرا مهمان کن..
دلواپس غربت دل مباش.....
دل چتری از عشق تو دارد...
و در خیابان دلت زیر بارش...
احساس تو...................
خیس خیس خواهد شد..
پنجره و باران و خیابان.......
همه راهی است...........
برای غرق در باران نگاه تو...
و رسیدن به آخر خط..........
در اعماق وجود تو..............
بیا با هم قدمی برداریم........
و تنهائی را فراموش کنیم.....
بیا در کنار پنجره عشق.........
فقط تو بمان......................
ترنم باران (135) م,ع..........
کلمات کلیدی :
» نظر