امشب آسمان دل و
تمام آرزوهای بارانی
را قدم زدم
با بغض هایم از عمق وجود
نفسی دوباره کشیدم
میدانی احساس لحظه ها را...؟
باز هم قطره قطره باران
بر گونه ها نقاشی شد
نم نمی که می بارید و
فهمیدم قصه شیرین زندگی
همین است
به زودی طراوت باران را
به آغوش میکشم
و خواهم رفت......!
و گوشه ای از این دنیا
به یادم باران می بارد
دستانت را بگشای
تا زندگی را
باران بودن را
در آغوش کشی
ترنم باران(94/3/28)
کلمات کلیدی :
» نظرپنجره را بگشای
اگر رویاهایت این روزها
خیس است
این همان نسیمی است
که نا گفته های دل را
پر طراوت
بر آسمان دل نجوا میکند
شاید عطر آن روزهایی
که نفسم را تازه کرد
این لحظه ها را جا به جا کند
و وقت باران برسد
بارانی از آسمان خاطره ها
اولین رگبار را فراموش مکن
دستت را از کنار پنجره بیرون بیاور
من تمام رویایم خیس است
بگذار باران نوازشگر دستانت باشد
ترنم باران(94/3/21)
کلمات کلیدی :
» نظربمان....!
پرواز را فراموش مکن
من هم مث باران در
رویای خیس
پرواز کردم و قطره قطره
باران را در آغوش کشیدم
روی ابرهای سپید باران خورده
لانه کردم
تنها آشیانم بود
که بر ابرهای خیس نقاشی کردم
هرگز ویرانش مکن
آسمان دل
دنیای قشنگی ست
به نگاه دل خیره شو
چشمهای خیس
چشمان بی خواب
پر از اشک های نم نم
اشکی از جنس باران
ترنم باران(94/3/9)
کلمات کلیدی :
» نظر