سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یلدا

مرا مث باران باور کن

که عاشق تر از گلها

تنم را با عطر.........

خاطراتت آمیزم.......

که چون آن شکوفه

تابان و پیچیده......

به دامان درخت آویزم

هوا بس سرد است.

اما دل از یاد تو سرسبز

مرا این گونه باور کن...

چو پروانه  به گرد .......

شمع می گردم.........

تنم بر آتش اندازم.......

فلک را بشکافم.........

من آتش را خاکستر سازم

که خود سوزنده چو خورشید

به دور خویش می چرخم...

مرا مث باران باور کن.......

چون ابری در آسمان. دل....

همچو باد می رقصم.........

به دام نسیم عشق افتادم

اگرچه در آغوش نسیم.....

تا اوج با تو خواهم رفت.....

میان خاک افتادن نمیخواهم

من آن برگم که بر..........

آغوش تو افتادم............

مرا باران احساس باور کن

چتر احساس را بردار......

منم باران آن احسایس.....

نه افسونگر , نه دیوانه.....

نه ابرم من , نه پیمانه....

خودم افسونم و حیرت....

می نابم , چه مستانه....

با نگاه تو مستم...........

تو شراب ناب یلدا و.......

منم پیمانه ی عشقم....

مرا مث باران باور کن....

چتر احساس را بردار.....

منم باران آن احساس...

به آغوشت بیاویزم.......

در این شبهایی بی پایان

منم دیوانه ی رویت.......

شوم سرگردان کویت..

غم دوری نخواهم خورد

مث باران بپیچم دور گیسویت

آری امشب زمستان میاید..

شدم برف آسمون احساس

دل و شبهات................

میشه آغوش سردم.......

پر شه از آرزوی گرمش....

من آن شعله ی دردم....

در این یلدا با تو گرم گرمم

یعنی هر شب برایم یلداست

چون دوری تو در نگاهم پیداست

شدم آتیش و تو هم..............

باران احساس در این یلدا........

شدم خاکستر عشقت از این باران

خودم رقصیده در کویت...........

خودم یلدایی بی پایان...........

مرا این گونه باور کن...........

هر شب با دلت گویم.........

تو آن یلدا...منم فصل زمستانت

اما با یاد تو سرسبزم.............

مرا مث باران باور کن............

همان گویم در این شبهای بی پایان

تمام لحظه ها یلداست..............

قلم احساس دل بر .................

برگ برگ این یلدا خواهد نوشت..

یلدایت مبارککککککککککککککک

تو در این یلدا تا تمام یلداها ....

با دل بمان.........................

فقط تو بمان.....همین..........

ترنم باران (190) م,ع...........

 

 

 

 


» نظر